همراستا کردن، برای برنامه ریزی دوباره، دوباره مرتّب کردن، سازماندهی مجدّد کردن، برنامه ریزی مجدّد کردن، دوباره ترتیب دادن
هَمراستا کَردَن، بَرایِ بَرنامِه ریزی دُوبارِه، دُوبارِه مُرَتَّب کَردَن، سازماندِهی مُجَدَّد کَردَن، بَرنامِه ریزی مُجَدَّد کَردَن، دُوبارِه تَرتِیب دادَن